مهسا کرمانپور | ||
وقتی موهای سپید سرم را شمارش میکردم به یاد خاطراتم با تو افتادم. تعدادشان از موهای سپیدم کمتر بود!!! اینهمه نگرانی... اینهمه دلتنگی... اینهمه اشک... و این موهای سپید... نمی دانم!!! آیا ارزشش را داشت؟ [ سه شنبه 92/12/13 ] [ 9:37 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
در کشور من مردم با علاقه ی بیشتری به صحنه ی اعدام دو عاشق می نگرند تا صحنه ی اعدام! زندگی با این مردمان دردناک است.(دکتر علی شریعتی) [ سه شنبه 92/12/13 ] [ 9:34 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
خدایا چرا حالا؟؟؟؟ چرا حالا که دلم تنها با تو آرام می گیرد! خدایا تا کی باید مرا بیازمایی؟ نمی توانم... ما نوادگان حضرت ادم هستیم! نه حضرت ایوب. [ سه شنبه 92/12/13 ] [ 9:33 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
هرچه خواندن کنکور مشکل بود، در عوض به چیز های جالبی دست یافتم! اول این که مترجمان محترم حداقل قبل از ترجمه کتاب های زبان تخصصی لطفا یکبار مطالعه ی معماری داشته باشید تا میس وندروهه را (میزن و در رو) ترجمه نکنید!!!! در ثانی ای کاش شما اساتید گرانقدر معماری که همیشه سنگ ما دانشجویان را به سینه میزنید. حداقل یک بار دانسته های خود را بایک دیگر چک کنید تا انقدر در مورد معماری جهان که امری است بدیهی و در گذشته اتفاق افتاده با یکدیگر متناقض و مخالف نباشید. حتی در بعضی از کتاب ها در یک فصل ، فصل قبل را زیر سوال می برید.این غیر قابل تحمل است... با تشکر جمعی از دانشجویان متحول شده در جریان کنکور... [ دوشنبه 92/12/5 ] [ 2:51 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |