مهسا کرمانپور | ||
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی آهسته تر گویم الهی بی اثر باشد. [ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:40 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
هیچ گاه مرا باور نکردی... ولی من آنقدر تو را باور کرده ام که خودم را از یاد برده ام... [ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:39 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
تمام خاطره ها را از بین بردم عکس هایت را ... دفترچه ی خاطراتم را... نامه هایت را... پس چرا در خواب مرا رها نمیکنی؟؟؟
[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:38 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
در میان این همه دروغ و دوری کاش دوستت نداشتم... نفرت زیبا تر از علاقه ای است که در مقابل تو و عقل تو قد علم میکند. چراکه آنگاه نه به دیگران بلکه به شعور خودت شک میکنی! [ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:36 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
همیشه آرزو داشتم که در چشمانت خیره شوم و با زیبا ترین کلمات احساسم را به تو بیان کنم، اما... وقتی تو را می بینم همه چیز را حتی خودم را فراموش میکنم... در آن لحظه فقط تویی و نه هیچکس دیگر... [ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:33 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
آری همه چیز اشتباه بود. آشناییمان دوست داشتنمان نگاه هایی که هزار حرف نگفته را در خود گنجانده بود. وعده هایمان و.... اما پس از این همه اشتباه... نمیدانم چرا هنوز منتظر اشتباهی دیگرم... [ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:29 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
وقتی نیستی... نمی دانم این بغض در گلویم چیست... اگر از دوری است چرا مرا وادار به برگشتن نمی کند؟ اگر از شادی نبودت است چرا هنوز امید دارم بازگردی؟ [ شنبه 92/4/15 ] [ 11:10 صبح ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
خنده های معصومانه ات مرا یاد روزگاری می اندازد که قلب هایمان را کف دستانمان می گرفتیم و با هم به آینده می اندیشیدیم... اما امروز در حسرت ساعتی از گذشته ایم... شاید لحظه ای از خاطرات گذشته را برگرداند.. [ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 4:27 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
اوقاتی که نیستی نگران نبودنت هستم اما وقتی هستی، بازهم با من نیستی... ... انگار ندارمت... ای کاش هیچ گاه نداشتمت... [ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 4:22 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
چنان کاری دلت با قلب من کرد که موج زلزله با ارگ بم کرد... *** خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته که به ان می خندم... *** زندگی قصه ی تلخی است که از آغازش بسکه آزرده شدم چشم به پایان دارم... [ یکشنبه 92/4/9 ] [ 9:3 عصر ] [ مهسا کرمانپور ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |